کد مطلب:211459 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135
ابن نمره
فرمود ای مفضل مرغی است كه آن را ابن نمره گویند او كوچك تر از گنجشگ است كه بر درختان آشیان می سازد - این مرغ یك بار چشمش بر ماری مهیب افتاد كه دهن باز كرده جوجه های او را بخورد مضطر گردید و چاره ای ندید ناگاه چشمش بر حسكه افتاد و آن گیاهی است كه از هر طرف بر آن خارها نصب شده و در میان پشم بند می شود به الهام غیبی حسكه را به منقار خود برداشت و در دهان مار افكند در حلقش بند شد و مضطرب گردید و بر زمین غلطید تا مرد.
فرمود ای مفضل اگر من تو را از این حسكه خبر نمی دادم كی تو را از اثر این گیاه خبردار می كرد كه برای مار زهر كشنده ی باشد و بدانی كه چه نفع بزرگی در این گیاه است - و آیا از چنین مرغ كوچكی چنین حیله بزرگی مبنی بر علم و دانش به خودی خود و طبیعت آن میسر است؟
پس بدان كه این ها همه از الهامات غیبی از خالق متعال است.
فرمود ای مفضل اگر من تو را از این حسكه خبر نمی دادم كی تو را از اثر این گیاه خبردار می كرد كه برای مار زهر كشنده ی باشد و بدانی كه چه نفع بزرگی در این گیاه است - و آیا از چنین مرغ كوچكی چنین حیله بزرگی مبنی بر علم و دانش به خودی خود و طبیعت آن میسر است؟
پس بدان كه این ها همه از الهامات غیبی از خالق متعال است.